20است.
مراد از شروط راوى، صفات و خصوصياتى است كه بايد راويان يك حديث، در مرحله تحمل يا اداى آن، بدان متصف باشند تا روايت آنها در شمار روايات مقبول قرار گيرد. ازاينرو حديثپژوهان، اسلام، عقل، بلوغ، عدالت و ضبط را از شرايط نقلكننده روايت مىدانند كه در صورت احراز و اثبات آن در هريك از راويان، چنين روايتى پذيرفته خواهد شد.
طبيعى است كه اين شروط با يكديگر مرتبط باشند و جدا و مستقل از يكديگر نباشند، البته برخى از آنها حساسيت بيشترى دارند. ازاينميان، شرط «عدالت» و در نتيجه، مباحث اعتقادى و گرايشات مذهبى راويان، از جايگاه ويژهاى نزد عالمان جرحوتعديل برخوردار است.
اهل حديث و مدعيان سلفگرايى، با تفسير غلط از واژه «عدالت» و برخلاف روش پيشينيان خود، با هجوم به ديگر مذاهب فقهى و كلامى نظير اشاعره، ماتريديه، حنفى، مالكى، شافعى، شيعه و حتى ديوبنديه، بريلويه و جماعت تبليغ، آنان را «اهل بدعت» مىنامند و تنها خود را اهل سنت واقعى مىدانند كه يكى از تأثيرات اين حكم، نپذيرفتن روايات اهل بدعت است.
متأسفانه اين تفسير غلط از واژه «عدالت» و برداشت ناصواب از «بدعت»، ابزارى شده تا عدهاى با تمسك به آن و بهبهانه دفاع از سنت نبوى، حقايق را كتمان و تحريف كنند. برخى كه همواره بهدنبال تضعيف و محو آثار و فضايل اهل بيت(عليهم السلام) هستند، مىكوشند، بىآنكه در اين باره متهم شوند، از مشكلاتى كه روايات مناقب برايشان ايجاد مىكند، رهايى يابند. ازاينرو با تأسيس اين قاعده، حكم به تضعيف بيشتر روايات فضايل و مناقب كردهاند؛ درحالىكه خداوند مىفرمايد: (يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللّٰهِ بِأَفْوٰاهِهِمْ وَ يَأْبَى اللّٰهُ إِلاّٰ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكٰافِرُونَ ) . (توبه: 32)
تحقيق حاضر كه به بررسى جايگاه اعتقاد در ارزيابى راويان پرداخته است،