58تأخير عمره از حج جريان دارد و وجوب ترتيب و تأخير عمره را از حج نفى مىكند. برخى از فقها تصريح كردهاند كه دليلى بر لزوم تقديم عمره مفرده بر حج افراد و قران نداريم. در اين باره مرحوم آيتالله خويى مىنويسد:
معروف ميان فقها اين است كه حج افراد، پيش از عمره مفرده ... باشد و برخى بر اين مطلب ادعاى اجماع كردهاند و اما از روايات لزوم تأخير عمره مفرده، از حج افراد، استفاده نمىشود. 1
بنابراين، با عنوان دليل و دستكم شك در آن، جاى برائت است.
3. دليل بر وجوب تأخير عمره
بزرگانى كه بر اين باورند، براى اثبات آن به اجماع استدلال كردهاند. فاضل هندى پس از تقسيم عمره به عمره تمتع و مفرده مىنويسد: «عمره مفرده، آورده مىشود پس از به پايان رسيدن حج و بر اين مطلب، اجماع قولى و فعلى وجود دارد». 2
نقد و بررسى
ادعاى اجماع در اين مسئله، از نظر صغرا و كبرا مخدوش است؛ زيرا بسيارى از فقها قائل به تخييرند و وجوب ترتيب را نپذيرفتهاند. صاحب جواهر، پس از نقل روايات، در اينباره مىنويسد: «اين روايات و روايات ديگر، دلالت دارد بر واجب نبودن ترتيب و تأخير عمره از حج، بلكه جايز است تقديم آن بر حج افراد». 3
در جاى ديگر مىفرمايد: «اطلاق كتاب و سنت، بلكه خبر مرسل اقتضا مىكند كه جايز است تقديم عمره (مفرده) بر حج».
صاحب مدارك تصريح مىكند كه «جايز است عمره و حج در يك سال انجام نپذيرد».
در ميان روايات، چيزى كه دلالت كند بر ارتباط عمره به «حج»، وجود ندارد و نيز روايات، دلالت ندارد بر اعتبار وقوع اين دو در يك سال. 4