30به عراق و آنگاه كربلا مطرح سازند. يعنى در دمشق به طور كلى صحبتى از رفتن به عراق و كربلا در ميان نبوده است.
اشكال دوم
كاروانى كه بانوان و كودكان آن، خسته و زجركشيده بودند، كاروانى كه با نهايت احترام و وقار حركت مىكردند، كاروانى كه شبانه سير مىكردند، اگر در مسير مستقيم دمشق - كربلا هم به راه افتاده باشند، اگر هر شب هشت فرسنگ راه بروند، 22 روز بايد بگذرد تا به مقصد برسد؛ آنگاه چگونه اين كاروان، روز بيستم صفر در كربلا بوده است؟
پاسخ
در جواب اين اشكال بايد گفت: كاروانى كه از هر لحاظ بسيار مجهز بوده، كاروانى كه محافظانى داشته و مصيبت ديدگانى كه هنوز آلام آنها تسكين نيافته و آنچه آرامش نسبى به آنها مىدهد، زيارت مرقد امام حسين(ع) است، قافلهاى كه سر مقدس حسين(ع) را همراه دارد و بايد هرچه زودتر آن را به بدن ملحق سازند، بزرگوارانى كه مىخواهند هرچه سريعتر به فيض بىمانند زيارت اولين اربعين برسند، قافلهاى كه ديگر اسير نيست و خود مىتواند تصميم بگيرد، اگر هم بر فرض، تمام مسير را شبانه حركت كرده باشد، از هر مسيرى كه برود، به خوبى مىتواند خود را در روز اربعين به كربلا برساند؛ همچنان كه همين قافله، مسير ده مرحلهاى مدينه - مكه را به نصف كاهش داد، اينجا هم مىتواند چنين كند.
اشكال سوم
اگر عطيه كه به همراه جابر بوده امام سجاد(ع) را ملاقات كرده باشد، چرا تنها به ذكر كلمات جابر به هنگام زيارت پرداخته و هيچگونه اشارهاى به نحوه