43تمام بر پرچمى كه برفراز گنبد در اهتزاز بود، فرود آورد. كلنگ از دست وى بيرون شد، توازن بدنش بههم خورد، از فراز گنبد به زير افتاد و در همان لحظه مرد (سال 1222ه .ق).
سعود پس از مشاهده اين واقعه، از تخريب گنبد منصرف و پس از سوزانيدن درِ حرم، مردم را در ميدان مناخه جمع و براى آنان سخنرانى كرد....» 1
ايوب صبرى پاشا در بخش ديگرى از كتاب خود مىنويسد: «هنگامىكه قافله شام چند منزل از مدينه دور شدند، سعود در محكمه حضور يافته، دستور داد كه همه زر و زيور و جواهرات گرانبهاى موجود در روضه مطهر و گنجينه حرم نبوى را غارت كنند. سپس فرمان داد گنبدهايى را كه تاكنون تخريب نشده، منهدم سازند.
فقط گنبد مطهر حضرت رسول را بر اساس تقاضاى اهالى مدينه اجازه داد كه به همان حال باقى بماند....» 2
سپس اهالى مدينه را در مسجدالنبى(ص) گردآورد و براى آنان سخنرانى كرد و در بخشى از آن گفت: «... ايستادن در پيش روى رسولالله(ص) و سلام كردن به رسم سابق، در مذهب ما ممنوع است و اين نوع تعظيم و تجليل در مذهب وهابى، نامشروع است و چنين اقدامى از ديدگاه وهابى بدعت، زشت، ناپسند و ممنوع است. كسانى كه از پيش روى مبارك عبور مىكنند، بايد بدون توقف حركت كنند و فقط مىتوانند در حال عبور بگويند: «السلام على محمّد» و همين مقدار بنابر اجتهاد پيشواى ما كافى است». 3
عكس العملها
با انتشار خبر تخريب ابنيه بقيع، بهخصوص آثار قبور پيشوايان معصومِ مدفون در آن قبرستان، افكار عمومى در ايران بهشدت تحت تأثير قرار گرفت و شيعيان از خود واكنشهاى شديدى نشان دادند به گونهاى كه رئيسالوزراى وقت، مجبور شد روز شانزدهم صفر را عزاى عمومى اعلام كند. متن بخشنامه به شرح زير است: