429. هرگونه امر و نهى كه از طرف وهابيان، در مورد مسائل مذهبى و يا سياسى اعلام شود، هرقدر سخت و توانفرسا باشد، بايد از صميم دل پذيرا شوند و مو به مو اجرا كنند و در احترام فوقالعاده امراى وهابيان بكوشند. 1
سعود پس از پذيرش اين شروط از سوى مردم، تخريب گنبد و بارگاه قبور را به عهده خود مردم گذاشت و آنان نيز به دليل محاصره شديد اقتصادى و ستمهاى گوناگونى كه متحمل شدند، بخشى از آن را پذيرفته و به اجرا گذاشتند.
ايوب صبرى پاشا، متن نامه مردم مدينه، خطاب به سعود بن عبدالعزيز را نقل كرده كه در قسمتى از آن آمده است: «... فرمان داده بوديد كه گنبدها و بارگاههاى موجود بر فراز قبور مطهره را تخريب كنيم، آن را نيز به تبعيت از حديث مشهور انجام داديم. هر فرمانى از طرف شما صادر شود، علىرغم خواسته اين و آن، در حق ما نافذ است....» 2
اين نامه بهدست سعودبن عبدالعزيز رسيد، ليكن وى نمايندگان اهالى مدينه را به حضور نپذيرفت و بر شدّت تضييقات خود افزود و در لحظه ورود به مدينه منوره، دستور داد كه بايد بقاياى گنبدها و بارگاهها بهطور كامل ويران شود.
از دستورات اكيد سعود، اين بود كه بايد هرگنبدى بهدست خادمين آن مرقد مطهر تخريب گردد. از اين رهگذر، خدمتگزاران اماكن متبركه بهناچار به اين جنايت هولناك اقدام مىكردند.
خادمان حرم مطهر حضرت حمزه سيدالشهدا، اظهار داشتند كه: ما در اثر پيرى و ضعف جسمى، قدرت هدم و تخريب نداريم.
سعود با نزديكان خاص خود، شخصاً به حرم مطهر جناب حمزه رفت و به يكى از زورمندان وهابى كه او را در جسارت و گستاخى، با يك قبيله برابر مىدانست، دستور داد كه بيل و كلنگ برداشته، بر فراز گنبد مطهر برود. او نيز با تعبير «علىالرأس و العين» آمادگى خود را اعلام كرد و گستاخانه بر فراز گنبد مطهر پانهاد و كلنگ را با شدت