31بدر اسير شد. مقرر گرديد هر اسيرى براى آزادى خود فديهاى بدهد، و آنگاه اين خبر به گوش زينب رسيد.
گلوبندى را كه مادرش حضرت خديجه به او داده بود، براى مسلمانان فرستاد. پيامبر(ص) با ديدن گلوبند خديجه متأثر شد و پيشنهاد آزادى او را مطرح فرمود، مسلمانان هم به احترام پيامبر(ص) ابوالعاص را بدون فديه آزاد ساختند و بنا شد كه ابوالعاص، دختر پيامبر(ص) را، طلاق داده، به مدينه بفرستد كه او نيز موافقت كرد. سرانجام زينب به مدينه هجرت كرد، و ابوالعاص نيز بعدها به مدينه آمد و مسلمان شد. و چون تاجرپيشه بود به مكه برگشت و اموال مردم را رد كرد و پس از تصفيه حساب، به مردم چنين گفت: من مسلمان شدم. و سپس به مدينه آمد و مجدّداً با زينب ازدواج كرد. به هر حال زينب در سال 8 هجرى از دنيا رفت و پيامبر(ص) بر او نماز گزارد و در بقيع دفن شد.
ج) رقيّه: رقيه دختر رسول خدا(ص) كه به نقلى همسرش «عتبه» پسر ابولهب بود و او (مانند برادرش عتيبه) با فشار پدرش ابولهب، او را طلاق داد. و بعد از مدتى رقيه با عثمان ازدواج، و با او به حبشه هجرت كرد، و سپس همراه پيامبر(ص) به مدينه بازگشت و در سال دوم هجرت در مدينه فوت نمود و در بقيع دفن شد. مىگويند او از عثمان فرزندى در حبشه به دنيا آورد كه نامش را عبدالله نهاده بودند ولى در سال چهارم هجرت بر اثر بيمارى فوت كرد و از آنجا كه «عثمان بن مظعون» نخستين مسلمانى بود كه در مدينه درگذشت، پيامبر اسلام(ص) پس از فوت رقيه خطاب به وى فرمود: «الحقى بسلفنا عثمان بن مظعون» آنگاه دستور داد او را در مجاورت قبر عثمان بن مظعون دفن كنند. ابن عباس مىگويد: پيامبر(ص) كنار قبر وى نشست، در حالى كه فاطمه زهرا(عليها السلام) هم در كنارش بود و مىگريست، و آن حضرت اشك چشم فاطمه(عليها السلام) را با لباس خود پاك مىكرد.
«و قعد رسولالله(ص) على شفير القبر و فاطمة جنبه تبكي فجعل النبي(ص) يمسح عين فاطمة بثوبه رحمة لها». 1چنان كه اشاره شد، عثمان بن مظعون نخستين فرد از مسلمانان