38براى تحاكم و قضاوت نزد آنها رود، تحاكم به طاغوت كرده و آنچه حاكم جور براى او حكم مىكند، برايش سُحت و حرام است؛ هرچند حق ثابت او باشد؛ زيرا وى مال خود را با حكم طاغوت گرفته است و حال آنكه خداوند متعال در قرآن مىفرمايد: «مىخواهند براى داورى نزد طاغوت و حكام باطل بروند، با اينكه به آنها دستور داده شده كه به طاغوت كافر شوند». به حضرت عرض كردم: «پس چه كنند»؟ حضرت فرمود: «ببينند يكى از شما كه احاديث ما را نقل مىكند و در حلال و حرام ما نظر مىكند و احكام ما را مىداند، او را به عنوان حاكم قبول كنند؛ زيرا من او را حاكم بر شما قرار دادم. پس اگر به حكم ما حكم كرد، ولى كسى حكم او را نپذيرفت، در واقع حكم خدا را سبك شمرده و ما را رد كرده است و كسى كه ما را رد كند، در واقع خدا را رد كرده و در حد شرك به خداست».
بررسى سند روايت
سند روايت اين چنين است:
كافى: مُحَمَّدبن يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِبن الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِبن عِيسَى عَنْ صَفْوَانَبن يَحْيَى عَنْ دَاوُدَبن الْحُصَيْنِ عَنْ عُمَرَبن حَنْظَلَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِاللهِ (ع).
تهذيب: مُحَمَّدُبن يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِبن الْحَسَنِبن شَمُّونٍ عَنْ مُحَمَّدِبن عِيسَى عَنْ صَفْوَانَ عَنْ دَاوُدَبن الْحُصَيْنِ عَنْ عُمَرَبن حَنْظَلَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِاللهِ (ع).
تهذيب: وعَنْهُ (مُحَمَّدُبن عَلِيِّبن مَحْبُوب) عَنْ مُحَمَّدِبن عِيسَى عَنْ صَفْوَانَ عَنْ دَاوُدَبن الْحُصَيْنِ عَنْ عُمَرَبن حَنْظَلَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِالله (ع).
البته ذيل روايت در «كتاب من لايحضره الفقيه» نيز نقل شده است. 1
سند روايت معتبر است؛ زيرا در سند كافى هر يك از محمدبن يحيى 2، محمدبن