12هدف چيرهشدن است و پنداشته مىشود حق با كسى است كه بتواند با استفاده از هر شيوه و ترفندى پيروز شود؛ ازاينرو هر دو طرف به استدلالهاى يكديگر بىتوجهاند و همه تلاششان را به كار مىگيرند تا با يافتن ضعفهاى ديگرى به او ضربه زنند و بر همين اساس مىكوشند حتى توانايىها و امتيازهاى ديگرى را منفى جلوه دهند. روشن است در چنين وضعيتى، حق و باطل درهم مىآميزند و تشخيص راه درست براى پيروان هر دو طرف دشوار مىشود و در اين ميان اگر كسى تابع تعصبات و اميال نفسانى نيز باشد، در پى حق نخواهد بود.
از ابتدا، تقابل شيعه و سنى صرفاً عقيدتى نبوده، و بيشتر جنبه سياسى داشت؛ ازاينرو توقع تفاهم و اتفاق وجود نداشت؛ بنابراين هرچه از صدر اسلام دورتر مىشويم، فاصلهها بيشتر و اختلافها عميقتر مىگردد تا آنجا كه تندروهاى متعصب، بدون دليل شرعى و برخلاف دستورهاى اسلام و قرآن، ديگرى را به فساد عقيده، خروج از دين و درنهايت كفر متهم مىكنند و به مباح بودن جان و مال مسلمانان فتوا مىدهند. حتى به اين نيز اكتفا نمىكنند و غيرمسلمانان را بر رقيب مسلمانشان ترجيح مىدهند. از اينرو گاه، گروهى براى اثبات حقانيت خود و تخطئه ديگرى، به خلق آثار تاريخى، كلامى، حديثى و رديهنويسى مىپردازد و مخالفانش را به دروغپردازى، سندسازى، جعل حديث و تحريف تاريخ متهم مىكند.
البته افرادى وجود داشتهاند كه اين خصومتهاى سياسى يا اعتقادى