17پرهيزگار بود و دستورهاى پيامبر اكرم(ص) را به طور كامل اطاعت مىكرد؛ زيرا به خوبى دريافته بود كه پيامبر(ص)، علاوه بر حق همسرى، حق ولايت نيز بر او دارد.
ماريه و هاجر
ماريه به ماجراى هاجر بسيار علاقه داشت و بارها و بارها شنيده بود كه خداوند، چگونه به هاجر هنگامى كه در حجاز تنها بود و ياورى نداشت، كمك كرد و با دادن چاه زمزم به او، زندگى جديدى را در سرزمين حجاز به او بخشيد. او مىدانست كه زندگى هاجر در تاريخ ماندگار شده و هروله او در بين صفا و مروه، به يكى از مناسك حج تبديل شده است.
او به شباهتهاى خود و هاجر بسيار مىانديشيد و اينكه هر دو كنيز بودند و هاجر از طريق ساره به ابراهيم(ع) معرفى شد و وى نيز از طريق مقوقس به پيامبر خدا(ص) اهدا شد. ولى تنها تفاوت ماريه و هاجر آن بود كه هاجر، مادر اسماعيل بود و ماريه، فرزندى از پيامبر خدا(ص) نداشت.
پيامبر(ص) پس از وفات حضرت خديجه(عليهاالسلام)، از هيچكدام از همسرانش صاحب فرزندى نشد؛ ايشان تنها از حضرت خديجه(عليهاالسلام) صاحب شش فرزند به نامهاى