14اگرچه در قرآن اين مفهوم براى غيرمسلمانان نيز بهكار رفته است و همچنين در منشور مدينه، درباره تمام ساكنان اوليه اين شهر اعم از مسلمانان، يهوديان و مسيحيان بهكار رفته است، ولى بعدها دايره مفهومى و شمول معنايى آن به جامعه دينى و معتقدين مسلمان محدود شد. فتوحات سپاه اسلام در سالهاى بعد، اين مفهوم را به نوعى دوانگارى خاص در قالب «دارالاسلام» و «دارالكفر» سوق داد. در اين دوانگارى، مردمان مسلمان، فارغ از تقسيمبندىهاى جغرافيايى و نژادى در بخش دارالاسلام قرار گرفتند و غيرمسلمانان نيز دارالكفر را تشكيل دادند كه در صورت دشمنى و مبارزه با مسلمانان به «دارالحرب» تبديل مىشدند.
از آغاز، امت اسلامى به صورت همزمان، دو بعد مهم داشت. از يك طرف يك جامعه سياسى بود كه بعدها به دولت و امپراتورى ترقى كرد و از طرف ديگر يك اجتماع دينى بود كه توسط شخص پيامبر(ص) بنيانگذارى شده و اداره مىشد. پيامبر(ص)، مدلهاى سياسى و نظامهاى قبيلهاى را دستخوش تغيير و تحول وسيع قرار داد و امت را مهمترين ساختار سياسى لحاظ كرد. در ابتدا دولت و حكومت همان نهاد دينى بود و مانند امپراتورى روم و كليساى مسيحى - كه هركدام در حوزه مخصوص خودشان فعاليت مىكردند - دو ساختار جدا از هم نبودند، بلكه دين و حكومت توأمان و در كنار هم قرار داشتند؛ بهگونهاى كه هيچكدام بدون ديگرى نمىتوانست رشد و ترقى نمايد. ازاينرو، اسلام پايه و بنيان بوده و دولت و حكومت، پاسدار آن. بر اين طريق و منطقاً اگر پايه و اساس نباشد، امكان فروپاشيدگى است و اگر نگهبان و پاسدار نباشد، امكان هلاكت و نابود شدن وجود دارد.
توجه به امت اسلامى و انسجام آن در متن تعاليم و مناسك دينى تعبيه شده است و از اين جهت، امت سازوكارى دروندينى دارد. يكى از مهمترين اين ظرفيتهاى درونى اسلام در تقويت و انسجام امت اسلامى در حج نمود پيدا مىكند. حج عبادتى جهانشمول است كه با جمع كردن نمايندگانى از كشورهاى اسلامى در سرزمينى واحد و در زمان مشخص، تبلورى از امت اسلامى را به تصوير مىكشد.