25وقتى معاويه ابتداى جنگ صفين، پرچمى را به دست عمرو بن عاص و پرچمى را به دست دو فرزند وى، عبدالله و محمد و پرچمى را به دست غلام وى، «وَردان» سپرد، على(ع) نيز پرچمى را به دست غلام خود، قنبر سپرد. آنگاه عمرو بن عاص گفت:
هل يُغنين وَردانُ عني قنبرا
وتُغنيَ السَكونُ عنّي حِميَرا
إذا الكماةُ لَبِسوا السّنَوّرا آيا وردان براى من جاى قنبر را مىگيرد و آيا «سَكون» جاى «حِمير» را پر مىكند، آنگاه كه جنگجويان لباس جنگ بپوشند؟
امام(ع) نيز پس از شنيدن سخن وى، ابيات زير را سرود:
لأصبحنّ العاصيَ ابن العاصيَ
بامدادان، سركش، فرزند سركش را با هفتاد هزار تن پيشانىبسته روبهرو خواهم كرد
كه زرههاى نرم و درخشان بر تن دارند و اسبان و شتران جوان را يدك كشند
گفتنى است عمرو بن عاص در شعر ديگر خود كه در صفين سروده، از وردان و قنبر ياد كرده كه برخى از ابيات آن، چنين است: 1