19 همين علت، تفاوت اعتقادى شيعيان و اهل تسنن، موجب بروز مشكلات بسيارى مىشد. يكى از موارد اختلاف ميان شيعه و سنى، حلول ماه ذىحجه بود.
بهطور كلى، تفاوت مذهب تشيع و تسنن، يكى از موارد اختلافى بود. بيشتر اهل تسنن، شيعه را رافضى و اهل بدعت مىدانستند؛ بهويژه وهابيت كه مذهب عمده اهل حجاز است، شيعه را مهدورالدم مىشمرد. آنها آشكارا با برپايى نشستهاى متعدد در صحن مسجدالحرام، عليه مذهب تشيع سخنرانى مىكردند و شيعيان را مشرك مىخواندند و معتقد بودند كه دولت نبايد آنها را به حرم خدا و رسول(ص) راه دهد.
بهجز اين مورد، اختلاف نژادى عرب و عجم نيز محل اختلاف و دشمنى ميان اهالى حجاز و ايران بود. 1 اگرچه روحانيانى كه معمولاً همراه هيئت اعزامى از طرف دولت به مكه اعزام مىشدند، نظارت بر اين امر را برعهده مىگرفتند تا مشكل جدى بهوجود نيايد، اما نبود نهاد مسئول و برنامهمناسب براى ايجاد دوستى، كنار گذاشتن اختلافات و رساندن آگاهى به حجاج، اين درگيرىها را بيشتر مىكرد؛ براى مثال اظهار انزجار حجاج ايرانى از وهابيان، فرادا خواندن نماز در مسجدالحرام و تظاهر به قبول نداشتن مذهب آنها، باعث شد تا افكار عمومى اهل حجاز به حجاج ايرانى منفى شود و دولت حاكم نيز در برابر جو به وجود آمده تسليم گردد.
حادثه تلخ اعدام زائر ايرانى، «ابوطالب يزدى»، نمونهاى از چنين