93سود خود، ابوبكر را تكذيب كرده است. در پاسخ بايد گفت: ادعاى ابوبكر نيز باطل است؛ زيرا او نيز در جعل حديث سود مىبرده است؛ چرا كه با جعل اين حديث از پيامبر(ص)، مىخواسته حكومت و تصرف فدك را شرعى جلوه دهد.
بر فرض كه ابوبكر را صديق بدانيم، طبق آيه: (إِنَّمٰا يُرِيدُ اللّٰهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً) (احزاب: 32) و آيه (فَقُلْ تَعٰالَوْا نَدْعُ أَبْنٰاءَنٰا وَ أَبْنٰاءَكُمْ وَ نِسٰاءَنٰا وَ نِسٰاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنٰا وَ أَنْفُسَكُمْ) (آل عمران: 61) همچنين براساس روايات كتابهاى اهلسنت كه همه به آن اقرار دارند، فاطمه سيدة نساء العالمين است. همچنين پيامبر(ص) فرموده: «فاطمه(س) پاره تن من است، هر كس او را بيازارد، مرا آزرده است». بنابراين، فاطمه(عليهاالسلام) نيز صديقه است.
پس دو روايت صحيح، با هم تعارض مىكنند و در آن صورت قاعده اصولى اين است: «اذا تعارضا تساقطا»؛ «وقتى دو خبر مساوى با هم تعارض داشتند، هر دو بى اعتبارند». پس با اين اصل، دليل ابوبكر ساقط است.
توجيه دوم ابنكثير
ابنكثير در جاى ديگر مىگويد: «النبى لا يورث» كلمه «النبى» اسم جنس است و همه پيامبران را در بر مىگيرد. اين قول را ترمذى نيز تأييد مىكند. 1
پاسخ توجيه دوم
اولاً: اگر «النبى» اسم جنس باشد و همه پيامبران را در برگيرد، اين كلام نيز باطل است؛ چون درباره هيچ پيامبرى نيست كه از ارث گذاشتن براى بازماندگانش منع شده باشد.
ثانياً: اگر روايت
«نحن معاشر الانبياء...» را بپذيريم و در سند و دلالت آن اشكال نكنيم، اشكالى دارد كه رد كردنى نيست. اين روايت با آيات مبين ارث فرزندان انبيا و پيامبران، متباين است. بنابر احاديث قطعى، روايات متباين با آيه قرآن، زخرف و باطل