75قبيل، به چندين روايت ديگر تبديل شده است؛ رواياتى كه شهرت، علاقه و نقل وارد آنها شده و در جعل آنها نقش داشته است؛ براى مثال طبرى در تاريخ خود، روايتى را به نقل از محمد بن عمر مىآورد كه مكان قبر امام على(ع) را مشخص مىنمايد: «قبر امام على(ع) نزديك مسجد جامع كوفه و در كاخالاماره است». 1
شايد راوى حديثى كه ابنطاووس آن را نقل كرده است، بر اثر اشتباه رواجيافته در عصر او، روايتى را درست كرده و معتقد بوده است كه اين روايت او، روايتهايى را كه در برخى از كتابهاى اصحاب حديث (اهل سنت) وجود دارد، رد مىكند. اگر نقشه دفن پيكر امام على(ع) اينگونه كشيده شده باشد تا محل قبرش مخفى بماند، مستلزم برپا شدن هرجومرج بسيارى در آن زمان بود؛ چراكه حضرت، فردى عادى نبود. بدون ترديد در شب شهادت ايشان، دوست و دشمن آن حضرت در كوفه بيدار بودند و خواب به چشمانشان نيامد. تصور نمىكنم كه ياران باوفاى آن حضرت(ع) در آن شب، منزلش را ترك كرده باشند و حتماً بايد يك نقشه حكيمانه براى انجامدادن مراسم خاكسپارى حضرت كشيده باشد؛ بهگونهاى كه از نظر اهل بيت(عليهم السلام) دور نمانده باشد؛ چنانكه ترديد ندارم چنين نقشهاى را اندكى قبل از آن روز، تكميل كرده بودند.
از جمله روايتهاى ديگرى كه بررسى كردهام، روايتى است كه شيخ كاظم حلفى در تحقيق خود با عنوان: لمحة تاريخية عن مشهد الامام على بن ابىطالب(ع)، چنين آورده است:
امام على(ع) قبر مطهرش را به همراه عدهاى از پيروان مخلصش آماده نمود