43فرات براى مدت زمان بيشتر از يكصد سال متعلق به سرزمين حيره بوده است؛ بهطورىكه مسيرش از آن زمان تاكنون، باقى مانده است. آب اين رود در مكانى كه در همان زمان به نجف مشهور بود، به درياى حبشه وارد مىگرديد. كشتىهايى نيز از كشورهاى چين و هند مىآمدند و بهسمت پادشاهان حيره مىرفتند. «عبدالمسيح بن عمرو بن بقيله غسانى» در زمان خلافت ابوبكر بن ابوقحافه، ضمن بيان اين مطلب به خالد بن وليد، به او مىگويد: «چه چيزى را به ياد مىآورى؟» خالد گفت: «كشتىهاى چين را كه پشت اين دژها هستند، به خاطر مىآورم». هنگامى كه آب اين مكان قطع گرديد، دريا به خشكى تبديل گرديد. در نتيجه، براى مدت زمان طولانى، بخشى از دريا، در آن زمان خشك شد. اگر كسى نجف را ببيند و بر آن شهر اشراف داشته باشد، درستى گفتههاى ما براى او آشكار خواهد گرديد. 1
اما دكتر مصطفى جواد(رحمه الله)، سخن مسعودى را چنين تفسير مىكند:
اما ما اظهار نظر مسعودى را مؤيد وجود يك درياى حقيقى نمىدانيم. تنها چيزى كه از مطالب مسعودى بهدست مىآيد، اين است كه آب رود فرات در اين مسيلها جارى بوده است و خندقى كه شاپور ذوالاكتاف (310 - 380 ميلادى) كنده بود و در غرب فرات و بين مناطق مرتفع و پست واقع در غرب فرات، وجود داشت، آن را پشتيبانى مىكرد؛ همانگونه كه دشتهاى واقع در زمينهاى مرتفع غرب صحراى سماوه قديم كه در شمال جزيرةالعرب قرار داشت، آن را تقويت مىكرد. در نتيجه، مسيلهاى وسيعى را كه به شكل دريا ديده مىشد، تشكيل مىداد كه از بقاياى درياى شنافيه و همان درياى نجف مشهور مىباشد و از گذشتههاى دور تا به امروز، به چنين اسمى مشهور بوده است.