104مقتدر عباسى، كه سال 295 هجرى زمام خلافت را در دست گرفت، مىگويد:
در كوفه، مردى از طالبيين به قتل رسيد كه نسبش براى من ثابت نشده است. او در جنگى كشته شد كه بين عباسيان و طالبيين، بهسبب مسجدى كه ابوالحسن على بن ابراهيم علوى در مركز مسجد جامع بنا كرده بود، درگرفت؛ مكانى كه اميرمؤمنان على(ع) در آنجا براى قضاوت مىنشست. عباسيان اين مسئله را انكار كردند. در نتيجه، آن را تخريب نمودند و بهسمت قبر اميرمؤمنان(ع) هجوم بردند و با هدف دست بردن به ديوار آن، اطرافش پراكنده شدند. طالبيين بهسمت آنان حمله بردند و با آنان جنگيدند. در نتيجه اين درگيرى، يك نفر از عباسىها و يك مرد از طالبيين كشته شد.
اين روايت از اهميت بسيارى برخوردار است؛ چراكه ازاينروايت اينگونه برداشت مىگردد كه ضريح اميرمؤمنان(ع) نزد طالبيين و ديگران، قبل از سال 295 هجرى كه در آن سال با مقتدر بيعت شد، وجود داشته و معروف بوده است.
بنابراين ابوالفرج اصفهانى اين روايات را بررسى نكرده است و بدون موضعگيرى در مقابل مشاهده اين روايات و تفسير آنها، به روايت آنها اقدام نموده است. گويا او هنگام ذكر يك روايت، به روايت ديگرى كه در همان صفحه از كتابش يا صفحات ديگرى كه قبل از آن صفحه آورده است، فكر نمىكرده است. با وجود اينكه او خودش را به سخن گفتن از ضريح مطهر امامى مكلف نكرده است كه بدون تحقيق يا بررسى آن، بهصورت گذرا به آن اشاره نموده است؛ درحالىكه درباره مطالب جانبى كه هيچ اهميتى ندارند، بسيار بهتفصيل سخن گفته است.