201 اهلبيت امام حسين(ع) از اينجا عبور مىكردند، اين فرزند از يكى از زنان امام حسين(ع) سقط شده باشد؛ چراكه ما از پدران خود شنيدهايم اينجا جوشن ناميده شد؛ زيرا شمر بن ذىالجوشن با اسرا و رئوس شهدا در اينجا توقف كرد و در اين محل معدنى بود كه از آن مس استخراج مىشد. كارگران معدن با ديدن اسرا شادمانى كردند. پس زينب دختر حسين(ع) آنها را نفرين كرد و از آن زمان معدن متروك گشت». برخى ديگر نيز گفتند: «نوشته روى اين سنگ و آثار اين مكان قديمى است و بدن اين فرزند سقط شده، فاسد نشده است و اين خود دليلى است بر اينكه فرزند حسين(ع) است». اين صحبتها ميان مردم منتشر شد و آنها در آنجا جمع شدند و تصميم گرفتند بنايى بسازند. پس سيفالدوله گفت: «خداوند به من اذن داده تا به نام اهلبيت عمارتى در اينجا بنيان كنم». 1
ابن ابىطى به وجود كتيبهاى از دوره حمدانى بر سردر بناى مشهد اشاره كرده كه بازگوكننده تاريخ ساخت بنا، و متن آن چنين بوده است:
عمّر هذا المكان المشهد المبارك ابتغاءً لوجه الله وقربة إليه على اسم مولانا المحسن بن الحسين بن علي بن ابي طالب الامير الاجل سيف الدولة ابو الحسن علي بن عبد الله بن حمدان. 2
در ادامه نيز تاريخ بنا ذكر شده است.
مشهد محسن در طول تاريخ بارها بازسازى شده و حتى توسعه يافته است. ابن شدّاد، روند توسعه و بازسازى مشهد محسن تا دوره مملوكى را به تفصيل بيان كرده است. به نوشته وى، در دوره بنىمرداس (414 - 471ه .ق)، آبانبارى در شمال مشهد ايجاد شد. در دوره قسيمالدوله آقسنقر (حاكم حلب در دوره سلجوقى) آبانبار