25امين وحى من است، به سعادت رسانم. از او، دعوتكننده به سوى راهم و خزانهدار علمم، حسن را به وجود آورم و اين رشته را به وجود پسر او «محمد» كه رحمت براى جهانيان است، كامل كنم. او كمال موسى و رونق عيسى و صبر ايوب دارد. در زمان [غيبت] او دوستانم خوار گردند و [ستمگران] سرهاى آنها را براى يكديگر هديه فرستند؛ چنانكه سرهاى ترك و ديلم (كفار) را هديه فرستند. ايشان را بكشند و بسوزانند و آنها ترسان و بيمناك و هراسان باشند. زمين از خونشان رنگين گردد و ناله و فغان ميان زنانشان بلند شود. آنها دوستان حقيقى من هستند. به وسيله آنها هر آشوب سخت و تاريك را بزدايم و از بركت آنها شبهات و مصيبات و زنجيرها را بردارم. درود و رحمت پروردگار بر آنها باد و تنها ايشاناند، هدايتشدگان.
بنابراين جانشينان پيامبر(ص) نزد شيعه، منحصر در همين دوازده تن است؛ بهطورى كه آنان بدون فاصله و پشت سر هم تا روز قيامت وصايت را در اختيار دارند و كسى غير از اينان حق خلافت و حكومت ندارد؛ مگر به اذن و نيابت از آنان؛ مانند حكومتى كه فقهاى شيعه برعهده دارند. حكومت فقها در حقيقت، حكومت امام آن زمان است كه فقيه جامعالشرايط آن را برپا مىدارد؛ مانند نيابتى كه «عثمان بن سعيد» از امام هادى و امام حسن عسكرى(عليهما السلام) داشت. 1