30است. در قرآن كريم نيز به پرستش فرشتگان و ملائكه به عنوان «دختران خدا» 1 و نيز پرستش «جن» در ميان ايشان اشاره شده است. 2 بنابراين، تعدّد خدايان و شرك در شبه جزيره رواج كامل داشته است.
2 . يهود
در مورد ورود يهود به شبه جزيره اختلافات فراوانى است و ما اين مطلب را در بخش مدينه، بهطور مفصل بررسى خواهيم كرد. يهوديان، بيشتر در حجاز؛ يعنى شهرهاى يثرب، تيماء و خيبر و نيز در يمن زندگى مىكردند. تعدادى از مردم حيره و غسّان نيز به اين دين گرويده بودند. گفتنى است، يهوديان ياد شده، از آراميان و عربان نو يهودى بودهاند، نه از نژاد اسرائيل فرزند ابراهيم عليه السلام . 3
3 . مسيحيّت
امپراتورى روم، همواره در پى فرصت بود تا بر بخشى از مناطق شبه جزيره، كه از لحاظ سوقالجيشى براى مقابله با دولت ساسانيان داراى اهميت فراوانى بود، از طريق اقدام نظامى و يا فرهنگى تسلّط يابد و چون بسيارى از اقدامات نظامى او به نتيجه نرسيد، كوشيد از راه اشاعۀ مسيحيت، جاى پايى در اين مناطق باز كند. نخستين گام را امپراتور روم كنستانتين برداشت و در سال 356 ميلادى هيأتى مسيحى به رياست تئوفيليوس به سوى جنوب شبه جزيره؛ يعنى يمن فرستاد. اين هيأت كليساهايى در عدن (سرزمين حميريان) ساخت كه معروفترين آنها كعبۀ نجران بود. مردم نجران در سال 500 ميلادى به وسيله فيلمون قدّيس با مسيحيت آشنا شدند. اين منطقه پس از چندى از مهمترين پايگاههاى مسيحيت شد و هنگام ظهور اسلام، پيامبر صلى الله عليه و آله مسيحيان اين مركز را به مباهله دعوت كرد، ولى آنان نپذيرفته و پرداخت جزيه را پذيرا شدند.