49نداشت. هرچندكه در عهد عثمانىها و بعد از آن مخصوصاً در عصر حاضر، مسجد به مقدار بسيار زيادى در سمت شرق و غرب و شمال آن توسعه پيدا كرد. به نوشته جزواتى از سعودىها كه اطلاعات مربوط به توسعه حرمين شريفين را دربردارد، در حال حاضر مساحت مسجد پيامبر (ص) 400500 مترمربع است كه با حياط آن برابر با كل مساحت شهر مدينه در عصر رسولخدا (ص) است.
درباره محدوده شهر مدينه در زمان پيامبر (ص) ، ابتدا جغرافياى تاريخى شهر مدينه منوره را مطرح مىكنيم و سپس با توجه به قرائنى به حدود آن رهنمون مىشويم:
با نگاهى به جغرافياى تاريخى مدينه منوره و ترسيم جايگاه قبايل و محلههاى اطراف آن در محدوده حرم نبوى (ص) 1، مىفهميم كه سياست اتخاذ مركز حرم بهعنوان پايگاه حكومت اسلامى از سوى پيامبر (ص) افزون بر قضاى الهى حاصل تدبير حضرت بوده است.
طبق نقل برخى از مورخين، 2 وقتى پيامبر (ص) در قبا بود، در پى بنىنجار فرستاد و آنها شمشير به دست حاضر شدند و از آن حضرت خواستند تا درحالىكه در امان آنهاست و آنان مطيع وى هستند، به محله آنان بيايد. از اين نقل مىتوان نتيجه گرفت كه انديشه اوليهاى درباره انتخاب محل مسجد، در پيامبر (ص) وجود داشته و بههمين دليل در پى بنىنجار فرستاده است؛ كسانى كه دايىهاى جدش، عبدالمطلب، بودهاند. بدون شك پيامبر (ص) به آنها به عنوان يك پشتوانه قبيلهاى نظر داشت و در موقع لزوم مىتوانست از ايشان بهره ببرد. بهويژه برخى از رؤساى خزرج، مانند عبداللهبنابى، موافق ماندگارى آن حضرت (ص) در مدينه نبودند. 3 نقل شده است پيرى از «بنىعمروبنعوف» كه او را «ابوعَفَك» مىناميدند و عمرش بالغ بر صد و بيست بود، پس از هجرت پيامبر، مردم را