51با توجه به آيات متعدد ديگرى كه در زمينه شفاعت وجود دارد - و ماقبلاً متذكر بعضى از آنها شديم - روشن است كه مراد از نفى شفاعت در آيه فوق بهطور مطلق نيست، بلكه منظور رد كردن شفاعت شفيعان دروغينى است كه قوم يهود به دروغ براى خود در نظر گرفته بودند.
قرآن كريم علاوه بر اين آيه در آيات متعدد ديگرى با بيانات گوناگون اين ادعاى كاذب يهوديان را مردود دانسته است:
قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللّٰهِ عَهْداً فَلَنْ يُخْلِفَ اللّٰهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّٰهِ مٰا لاٰ تَعْلَمُونَ (بقره: 80)
(اى پيامبر) به اينان بگو: آيا شما بر اين ادعاهاى دروغين خويش عهد و پيمانى از خدا گرفتهايد كه در آن عهد، هرگز خداوند تخلّف نكند؟ يا چيزهايى را كه (به خيال خويش درست كردهايد و) هرگز بدان عمل نداريد به خداوند نسبت مىدهيد؟
قُلْ يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ هٰادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيٰاءُ لِلّٰهِ مِنْ دُونِ النّٰاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صٰادِقِينَ* وَ لاٰ يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِمٰا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللّٰهُ عَلِيمٌ بِالظّٰالِمِينَ (جمعه: 6 و 7)
بگو: اى يهوديان، اگر مىپنداريد كه تنها شما دوستدار و محبوب خداييد و نه ديگر مردم، پس اگر راستگوييد آرزوى مرگ كنيد و (ما مىدانيم كه) اينان به سبب كردارهاى زشتى كه به دست خويش مرتكب شده و پيش فرستادهاند هرگز چنين آرزويى نخواهند كرد و خداوند به كرده ستمكاران آگاه است.
تحليل معانى سهگانه شفاعت
در بحثهاى گذشته گفتيم با توجه به روايات و آيات متعددى كه درباره شفاعت وجود دارد، مسئله شفاعت به سه شكل مطرح شده است:
1. شفاعت گروهها و افراد خاص؛