43«جريربنمُرازم» مىگويد:
به امام صادق (عليه السلام ) عرض كردم كه: «قصد دارم به سفر عمره بروم، به من سفارشى بفرماييد». فرمود: «از خدا بترس و از شتابزدگى پرهيز كن».
درخواست سفارش ديگرى كردم؛ اما چيزى بر آنچه فرموده بود، نيفزود. از مدينه خارج شدم با مردى كه از اهل شام بود و قصد مكه داشت برخورد نمودم و رفيق راه شديم. در منزلى من و او سفرههاى خود را گسترديم و با هم غذا مىخورديم. در اين بين، نامى از اهل بصره به ميان آمد. مرد شامى به آنها بد گفت. نامى از مردم كوفه به ميان آمد. آنها را نيز دشنام داد. نام امام صادق (عليه السلام ) برده شد. درباره آن حضرت هم برخلاف ادب صحبت كرد. از شنيدن سخنان او سخت خشمگين شدم. مىخواستم با مشت به صورتش بكوبم و حتى فكر كشتن او را از خاطر گذراندم. ولى به ياد توصيه امام صادق (عليه السلام ) افتادم كه به من فرموده بود: «از خدا بترس و از شتاب پرهيز كن». لذا با شنيدن بدگويىهاى او خود را نگاه داشتم، رعايت مصلحت را نمودم و از خويش عكسالعملى نشان ندادم. 1
آرى! اينگونه است استاد اخلاقى كه بصير است، درد بيمار خود را تشخيص مىدهد و درمان آن را هم معرفى مىكند.
2. انتخاب دوست صادق، ديندار و بصير
راه دوم شناخت سوءخلق، يادآورىهاى دوستان لايق و صميمى است. كسانى كه با افراد عاقل، بينا و باايمان طرح دوستى مىريزند، در واقع با اين عمل راه خوشبختى و سعادت همهجانبه خويش را هموار مىسازند؛ زيرا اين دوستان، آينه تمامنمايى هستند كه عيوبش را به او يادآورى مىكنند. امام صادق (عليه السلام ) فرمود: «
احَبُّ اخواني اليَّ مَن أَهدى اليّ عيُوبي » 2؛ «محبوبترين برادرانم نزد من كسى است كه عيوب مرا به من اهدا نمايد».