62سياست نيز براساس اين انديشه، به معناى تدبير امور جامعه انسانى براى رسيدن به هدف نهايى خلقت بشر است؛ زيرا به جهت تزاحم منافع و فعاليت انسانها، اجتماع انسانى نيازمند ناظم و مدبّرى است كه روابط بين انسانها را تنظيم و تدبير كند. از اينرو، ناگزير از حكومت است. به واقع، حكومت و ديگر مفاهيمى كه پيشتر براى مثال ذكر شد، در ارتباط با تعالى انسان، معنا مىيابند و به خودى خود، اصالتى ندارند. هر مفهومى، كارويژهاى مشخص براى تحقق اين هدف عالى دارد.
اكنون براى درك مفهوم و جايگاه حج در اين نظام فكرى، بايد به صورت كاركردى به آن بپردازيم.
حج ابراهيمى، تعالى بخش انسان و جامعه انسانى در همه سطوح
فريضه حج در انديشه آيتالله خامنهاى، «واجبى بىنظير» است و از اينرو، از زاويه ديد فردى و اجتماعى، با توجه به كاركردها و تأثيرات شگرفِ آن، بررسى مىشود. در ميان فرايض دينى، حج بزرگترين فريضهاى است كه هر دو جنبه فردى و اجتماعى را در بردارد. 1 در انديشه ايشان، حج، عملى عبادى - سياسى است كه اگرچه با افراد و به صورت عملى فردى انجام مىشود، به جهت زمان و مكان خاصى كه دارد، وجوه جمعى پيدا كرده كه كاركردهاى ويژهاى به آن بخشيده است.
گفتيم كه حج نيز در انديشه آيتالله خامنهاى، بر بستر هدف كلى خلقت؛ يعنى تعالى انسان، بررسى مىشود. تعالىبخشى، به طور كلى در دو سطح از سطوح مذكور، داراى كاركرد بوده، تأثيرات عمده و عميقى ايجاد مىكند. دو سطح مزبور ازاين قرار است: سطح فردى و سطح امت اسلامى. ناگفته نماند كه در دو سطح ملت و بشريت