34در تاريخ تفكر، فيلسوف غالبا متكلم را به كوتاهى در فهم و معرفت متهم مىساخت و سلفى و تفكيكى، هر دو را از جاده حقيقت دور مىديد و عارفان بر هر سه گروه طعنه تحقيرآميز مىزدند و فقها هر چهار گروه را به ديده شك و ترديد و يا انكار و تكفير مىنگريستند. در روزگار ما به ويژه در عصر مدرنيته، حصرگرايى شتاب زياد و پيچيدگى فراوان يافت و به تدريج از بين گسترهها به درون آنها و مكاتب يك علم نفوذ كرد. 1
در مقابل، كثرت گرايى روششناختى و به تعبيرى مطالعه ميان رشتهاى، پژوهشگر را از حصر توجه به دانش واحد، فراتر مىبرد و او را با دانشهاى مختلفى كه با موضوع پژوهش او مرتبط است، آشنا مىسازد و مبانى و يافتههاى متعددى را فراروى او مىنهد تا بهتر با جوانب مختلف و لايههاى آن آشنا شود. بنابراين عكس حصرگرايى روششناختى، در مطالعات ميانرشتهاى 2 ديدگاهها و رهيافتهاى ديگر را مردود، پوچ و بىثمر نمىداند و خود را محتاج به رودررويى جدى و با برنامه نسبت به آنها مىداند. 3
بر همين اساس، يكى از پايههاى روششناسى مقام معظم رهبرى، پرهيز از حصرگرايى معرفت و توجه به تكثر روشى است. در انديشه مقام معظم رهبرى پرداختن به جوانب مختلف حج با استفاده از روشهاى متفاوت معرفت و دانش، امرى بسيار مهم و ضرورى است تا بتوان از همه ظرفيتهاى حج بهره گرفت. از اينرو، ايشان به مطالعه جامع حج تأكيد مىكنند و مىگويند:
ما بايد از همه مظاهر و ظواهر و شعاير حج استفاده كنيم؛ مثلاً ببينيم در عرفات چه استفادهاى مىتوان كرد. منظورم صرفاً استفاده سياسى نيست. البته بخشى از آن، استفاده