75
كٰانَ مَحْذُوراً) 1(اسراء: 56 و 57) و ديگر آياتى كه درباره مشركان نازل شده و وهابيان بر مسلمانان تطبيق كردهاند.
ابن عبدالوهاب چنين مىپنداشت كه هركس به پيامبر (ص) استغاثه نمايد يا به او و ديگر پيامبران و اوليا و صالحان توسل جويد، يا او را خطاب كند و از وى شفاعت بخواهد، يا قبر او را زيارت نمايد، در شمار همان مشركان بوده، مشمول حكم اين آيات است. وى در طرح اين شبهه مىگفت: اين آيات، هر چند درباره مشركان نازل شده، لكن عموم لفظ در آن معتبر است نه خصوص سبب [يعنى شرك].
ما اين را انكار نمىكنيم كه در آيات، عموم لفظ معتبر است نه خصوص سبب، ولى معتقديم اين آيات شامل كسانى نيست كه وهابيت مىگويند؛ زيرا اينان كه توسل و استغاثه مىجويند، احوال كافرانى را كه در اين آيات ذكر شدهاست، ندارند. دعا به معانى مختلفى مىآيد كه در همه اين آيات به معناى عبادت است و حال آنكه مسلمانان جز خدا را نمىپرستند و پيامبران و اوليا را خدا نمىدانند و آنان را شريك خداوند قرار نمىدهند تا مشمول اين آيات گردند. مسلمانان بر استحقاق انبيا و صالحان به عبادت نيز معتقد نيستند و آنان را خالق چيزى نمىدانند و مالك نفع و ضررى نمىشمرند؛ بلكه معتقدند كه آنان بندگان و آفريدگان خداوندند. زيارت قبور آنان و توسل به ايشان در درگاه خداوند متعال را جز براى تبرك نمىدانند. آنان دوستان خدا و مقربان درگاه اويند كه آنان را برگزيده و به بركت آنان به بندگان ترحم مىنمايد.