543. چنانكه گفتيم: «ضامر» به شتر نر يا مادّه لاغر مىگويند و چون كلمه «كلّ» معناى كثرت دارد. ازاينرو بعد از آن، جمع مؤنّث (يأتين) آورده شده است.
4. كلمه «كُلّ» به معناى استغراق نيست، بلكه به معناى كثرت است؛ چرا كه معلوم نيست بتوان از هر راهى به سوى خانه خدا حركت كرد؛ زيرا ممكن است برخى از راهها، داراى موانعى باشند.
5. وجوهى را براى تقدم پيادگان بر سوارگان ذكر كردهاند، از قبيل: كسى كه مركب ندارد، ولى مىتواند پياده به مكه برود و ديگر جهات استطاعت هم فراهم باشد، حج بر او واجب است يا غالب زائران كسانى هستند كه نزديك مكه زندگى مىكنند و معمولاً نياز به مركب ندارند يا در صورت امكان، پياده رفتن، بهتر است يا براى بيان اهميت اين سفر است كه اگر رفتن به سوى خانه خدا مقدور است، نبايد منتظر مركب باشند. 1
اگرچه همه اين وجوه محتمل است، ولى به نظر مىرسد كه قول سوم بهتر است؛ يعنى كسى كه هم مىتواند پياده برود و هم سواره، پياده رفتن بهتر است؛ چرا كه
«أفضَلُ الأعمالِ أحمَزُها» و پيامبر اكرم(ص) نيز فرمود:
لِلحاجِّ الرّاكبِ بِكُلِّ خُطوَةٍ يَخطُوها راحِلَتُه سَبعونَ حَسنَةً، وَلِلحاجِّ الماشي بِكُلِّ خُطوَةٍ يَخطوها سَبعُ مِائَةِ حَسنَةٍ مِن حَسناتِ الحَرمِ. قيلَ: يا رَسولَ الله، وَما حَسناتُ الحَرَم؟ قالَ: الحَسَنَةُ بِمائَةِ ألفٍ. 2