24
د) اعزام سپاه به موته
پيامبر گرامى اسلام پس از غزوۀ خيبر (جمادىالاولى سال هشتم هجرت)، بر آن شد تا اسلام را در ميان قبايل عربى ساكن در منطقۀ شامات انتشار دهد. بدين منظور نامهاى را بهوسيله حارثبنعمير ازدى براى حاكم بُصرى 1 فرستاد؛ امّا شرحبيلبنعمرو غسانى - از اميران قيصر روم در شام - 2 او را در موته دستگير كرد و به شهادت رساند. پس از آن، رسول خدا(ص)سپاهى سههزار نفره به فرماندهى جعفربنابىطالب (جعفر طيّار)، زيدبنحارثه و عبداللهبنرواحه به آنجا گسيل داشت؛ امّا به زودى خبر حركت مسلمانان به هرقل - حاكم شام - رسيد و او بلافاصله لشكرى با دويستهزار جنگجوى رومى و عرب براى مقابله با مسلمانان، به محلّى به نام مَعان فرستاد. دو لشكر، در اين منطقه به نبرد پرداختند؛ ولى در مدّت كوتاهى فرماندهان سپاه اسلام، يكى پس از ديگرى به شهادت رسيدند و بقيّه به سوى مدينه گريختند. شكست مسلمانان و بهويژه شهادت جعفر طيّار براى رسول خدا(ص)سخت گران آمد؛ زيرا جعفر پس از پانزده سال دورى از پيامبر به تازگى به مدينه آمده بود. به هر حال حضرت در واپسين روزهاى عمر خويش 3تصميم گرفت تا سپاهى را به فرماندهى اسامة بن زيد بن حارثه - كه جوانى هجده ساله بود - به موته 4 اعزام كند؛ به همين منظور، ضمن توصيههايى به وى فرمود:
من تو را به فرماندهى اين لشكر منصوب مىكنم. به سرعت به محلّ شهادت پدرت برو و سحرگاهان بر آنها حمله كن. اگر خداوند تو را بر آنان پيروز گرداند، فوراً به مدينه بازگرد. 5