13
مقدمه
بعثت پيامبر اكرم(ص)، تحوّل عميق و گستردهاى را در جزيرةالعرب و امپراتورىهاى بزرگ ايران و روم ايجاد كرد؛ امّا بايد پذيرفت كه رويدادهايى كه پس از رحلت آن بزرگوار به وقوع پيوست، تا حدود زيادى حركت تكاملآفرين ايشان را تغيير داد. همچنين دامنۀ كشمكشها و قدرتطلبىها را وسعت بخشيد و فرصتهايى را در اختيار احزاب، قبايل، قدرتهاى اجتماعى خاص و مشاهير آن دوران گذارد تا به فراخور توان خود، بر عرصۀ اجتماع، فرهنگ و سياست، حاكميّت يافته و چندى بر مسند قدرت و امارت تكيه زنند.
در اين ميان، عنصر قبيلهگرايى و اجتهادهاى شخصى كه اغلب آنها برآمده از هواهاى نفسانى و احقاد بدرى و خيبرى بود، به يارى اين افراد و گروهها شتافت و بار ديگر بنيانهاى اجتماعى و فرهنگى جزيرةالعرب را شكل داد. همچنين سنّت رسولخدا(ص)را به فراموشى سپرد. سنتى كه براى تعالى بشر ميراثى بسيار ارزشمند به شمار مىرفت.البتّه اين موضوع، فقط واقعهاى تاريخى در مقطعى خاص نبود، بلكه تا قرنها در شكلگيرى و