61«عزّالدين محمود كاشانى» مىنويسد:
برخى از اصحاب عرفان، لباسهاى ساده مىپوشند تا انكسار نفس آنها زيادت شود. آنها اهل تواضع و انكسار مىباشند؛ كه با چنين پوششى، بر دفع تكبّر از نفس خود نظر دارند؛ چرا كه نفس به سبب لباسهاى فاخر و گرانبها، با خود تصوّر امتياز و رفعتى مىكند كه عبارت است از كبر. اميرالمؤمنين(ع) با يكى از صحابه گفت: هرگاه خواستى پروردگار را ملاقات كنى، لباسى ساده و به دور از آراستگى بر تن كن.
نقل است زمانى اميرالمؤمنين على(ع) پيراهنى پوشيده بود، آستينش تا سردست به دشوارى مىرسيد، خوارج او را بدان عيب كردند. در جواب فرمود: آيا مرا به لباسى سرزنش مىكنيد كه از كبر بسيار دور است؟ و شايستهتر است كه مسلمان به من اقتدا كند. 1
در احرام، نخستين گام براى بندگى پروردگار برداشته مىشود، و آن، درآوردن جامههايى است كه بوى تَفَرعُن و خواجگى مىدهد، و پوشيدن لباسهايى كه نشان فروتنى و بندگى دارد.
«هركه به كعبه رود، اول احرام بايد گرفت. احرام چيست؟ آنكه اول غسلى برآورد و جامه خواجگى از بر بيرون كند. لباس رعنايى از سر بركشد و پوشش بندگى به تن كند؛ ازارى و ردايى در خود پيچد، و روى به كعبه آرد و فرياد لبيك بردارد؛ اين قصد حج است. اگر كسى قصد حق دارد او را نيز احرام باطن بايد گرفت از جمله اغيار؛ و اينجا ازارى از زارى بر بايد بست، و ردايى از بردبارى بر بايد افكند و در عالم صدق، لبيك بايد زد تا به كعبه توحيد رسد». 2
«قلب زائر بايد با كمال خشوع و تواضع پوشيده شود و جانش با اوج انقياد و فقر