32«مراد از مرگ جاهليت چيست؛ يعنى مىميرد درحالىكه امام خود را نشناخته و به او جاهل بوده است؟ يا به مرگ جاهليت جاهلان (همچون مردمى كه در زمان جاهليت بهسر مىبردند و فاقد دين و شرف و انسانيت بودند) خواهد مرد؟» حضرت فرمود: «مراد از جاهليت، كفر و نفاق و ضلال است». 1
علامه امينى در توضيح عبارت «
ميتة جاهلية» مىنويسد:
«إنّما هِيَ شَّرُ ميتةٍ، ميتَةُ كُفْرٍ وَإلِحادٍ» 2؛ «بدترين نوع مرگ است؛ يعنى مردن در حال كفر و عناد».
اين روايت هر مسلمانى را ملزم مىكند تا در پى كسب معرفت به امام زمان خويش بيفتد و اگر چنين نباشد اسلامش پذيرفته نمىشود و همچون افراد زمان جاهليت كه اسلام نياوردند، در حال كفر و الحاد از دنيا مىرود.
حكايت
يكى از ائمه جماعات تهران كه مورد وثوق بود، براى من نقل كرد:
علامه امينى از نجف به تهران آمده بود. من به ديدن ايشان رفتم و تقاضا كردم كه شبى هم به منزل ما تشريف بياورند. آقاى امينى قبول كرد و من نيز تعدادى از علما را به افتخار ايشان دعوت كردم. شب موعود فرا رسيد و از ايشان تقاضا كردم مطلبى را بيان كند. ايشان فرمود: براى مطالعات بعضى از كتب، مدتى در «حلب» 3 به سر مىبردم. يكى از تجار فهميده و منطقى اهلسنت با من آشنا شد و شبى از من دعوت كرد. علماى طراز اول شهر و قضات عالىرتبه و بعضى از اساتيد دانشگاه و عدهاى از تجار نيز در آنجا حضور داشتند. پس از شام، عالم بزرگ و مفتى أعظم شهر گفت: آقاى امينى! اين بحث امامت چه ريشه و اساسى در اسلام دارد كه شيعيان و علماى تشيع آنرا رها نمىكنند؟ من به ايشان گفتم: آيا اين حديث را كه از رسولخدا(ص) نقل شده