42
ثانياً : شيخ طوسى (م 460ق)، در رجال 1 و فهرست 2 خود دو ديدگاه متفاوت را ضبط كرده، ولى از آنجا كه رجالش را بهلحاظ اينكه بارها بعد از توضيح و ذكر ديدگاه خود در مورد راوى، مىگويد: « له كُتُبٌ ذَكَرناها فيالفهرست » 3، پس از فهرست نوشته است، احتمال دارد از نظرش در كتاب الفهرست برگشته باشد 4.
ثالثاً : علامه حلى كه سال 328 را اختيار مىكند، همان نظر شيخ طوسى در فهرست را بازگو مىكند چنانچه مىگويد: « قال الشّيخ الطوسي... في سنة تسع وعش-رين. .» 5.
رابعاً : هر چند كه ابناثير و ابنحجر و برخى ديگر از متأخران، سال وفات كلينى را 328 دانستهاند، ولى گذشته از اينكه ديدگاه نخست، از اكثريت قاطع برخوردار است، عالمان اماميه مانند نجاشى و شيخ طوسى و... آگاهتر به اصحاب خويش هستند.
سال تناثرالنّجوم!
اما اينكه نجاشى در رجالش مىآورد «كلينى در سنه 329 سال فرو ريختن ستارگان (شهابها) بدرود حيات گفت» 6، و ديگران بهتبع او، اين سخن را تكرار مىكنند، مقصود از ريزش ستارگان چييست؟ آيا فرو ريختن ستارگان در اين سال اتفاق افتاده است؟ تسترى، سخن نجاشى مبنى بر اينكه كلينى در سال 329 سال ريزش ستارگان اتفاق افتاده باشد را، نادرست دانسته مىگويد «تناثر نجوم در سال323 رخ داد نه سال 329» 7، و ابناثيرالجزرى در حوادث اين سال مىآورد: «در شب دوازدهم ذيقعده اين