21مىكند: يكى كلمه توحيد وديگرى توحيد كلمه ووحدت بين مسلمين و پيامبر اكرم(ص) در طول 23 سال بعثت مردم را به كلمه توحيد وگفتن «لا إِلهَ إِلاَّ الله» والتزام به تبعاتش دعوت كرد. نيز همه را براى پيشبرد اهداف اسلام به توحيد كلمه واتحاد فراخواند؛ زيرا در سايه اتحاد است كه مسلمين مىتوانند بر مشكلات فائق آمده، راه نفوذ دشمنان را ببندند. خداوند متعال مىفرمايد: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّٰهِ جَمِيعاً وَ لاٰ تَفَرَّقُوا ؛ «همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد ومتفرّق وپراكنده نگرديد». (آلعمران:103)
در جاى ديگر مىفرمايد: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ ؛ «همانا مؤمنين برادر يكديگرند». (حجرات: 10)
لذا پيامبر اسلام(ص) بين اوس وخزرج، مهاجرين وانصار عقد اخوت بست. در عين حال مشاهده مىكنيم كه ابنتيميه به اين سفارشها توجهى نكرده وبا ابداع افكارى بر خلاف عموم مسلمين -از صدر اسلام تا زمان خود- وتكفير آنان، سبب ايجاد اختلاف بين مسلمانان شد؛ خصوصاً با در نظر گرفتن وضع سياسى آن عصر؛ زيرا سرزمينهاى اسلامى از هر طرف مورد هجوم وغارت دشمنان سرسخت اسلام ومسلمانان قرار گرفته بود. در آن زمان كه مسلمين احتياج مبرمى به اتحاد ويك پارچگى داشتند، ابن تيميه با عناد تمام، شروع به نشر افكار خرافى وانحرافى خود نمود وهر كسى كه با افكار او مخالفت مىكرد او را به كفر وشرك وزندقه متّهم مىساخت. بنابراين همراه با مريدانى كه پيدا كرده بود، سبب ايجاد اختلاف بين مسلمين گشت.
برخى از فتاوا وآراى ابن تيميه
اينك به برخى از فتاوا و آراء و عقايد او كه بر خلاف نظر همه مذاهب اسلام صادر شد و عامل اختلاف بين مسلمانان است، اشاره مىكنيم: