27
جمعه در لغت
... وَالْجُمعَةُ - بِضَمِّ المِيمِ وَالسُّكُون لُغَتانِ - الْيَوْمُ الْمَعْهُودُ، وَإِنَّما سُمِّي بِهِ، لِاجْتِماعِ النّاسِ فِيهِ لِلصَّلاةِ. وَقِيلَ: لِأنَّهُ تعالى فَرَغَ فِيهِ مِنْ خَلْقِ الأشياءِ فَاجْتَمَعَتْ فِيهِ الْمَخْلُوقاتُ وَقِيلَ: أوَّلُ مَنْ سمّاهُ بِهِ كَعبُ بنُ لؤيٍّ، وَكانَ يُقالُ لَهُ: الْعَروبة. 1
... جمعه به ضمّ ميم و سكون آن، دو واژه براى روز معروف - هفتمين روز - است و به دليل اجتماع مردم در اين روز براى نماز، جمعه ناميده شده است.
همچنين گفته شده: جمعه را جمعه ناميدند به دليل آنكه خداوند متعال آفرينش موجودات را در اين روز به پايان رساند سپس آفريدههاى خود را در اين روز گردهم آورد. و نيز گفته شده: اولين كسى كه اين روز را جمعه ناميد كعب بن لؤىّ بود و پيش از آن به جمعه «عروبة» گفته مىشد.