19همچنين «شهيد صدر» مىگويد:
گاهى غلو به لحاظ مرتبه الوهيت و خدايى است و گاهى به لحاظ مرتبه نبوت، و گاهى به لحاظ شئون ديگرى است كه به صفات خالق و افعال او ارتباط دارد. غلو به لحاظ مرتبه الوهيت آن است كه گاهى شخصى تصور مىكند آن كه در حقش غلو كرده، همان خداى متعال است و گاهى عقيده دارد كه او غير از خداى واجبالوجود است، اما در خدايى و شايستگى پرستش به نحو عَرضى يا طولى با خدا شريك است و گاهى بر اين عقيده است كه خدا در آن غير، حلول كرده و با او متحد و يكى شده است.
همه اينموارد كفر است؛ مورد نخست كه انكار خدا و دومين مورد، انكار يگانگى اوست و مورد سوم [بدينعلت كفر است] كه حلول و اتحاد به ادعاى خدايى غير خدا باز مىگردند.
و اما غلو به لحاظ مرتبه نبوت اين است كه غالى تصور كند كسى كه در حقش غلو كرده، از پيامبر برتر است، يا حلقه وصل بين پيامبر(صلى الله عليه و آله) و خداى متعال است، يا بهگونهاى با پيامبر مساوى است كه رسالت پيامبر شامل وى نمىباشد، و همه اينموارد
موجب كفر است؛ زيرا با مفهوم ثابت شهادت دوم (اشهد أن محمد رسول الله) در ذهن متشرعان، منافات دارد؛ زيرا مفهوم مسلّم اين جمله آن است كه پيامبر(صلى الله عليه و آله) بدون استثنا بهسوى همه مكلفان فرستاده شده است.
اما غلو به لحاظ صفات و افعال، به معناى نسبتدادن صفت يا فعلى به شخصى است كه در حد و شايستگى آن صفت يا آن فعل نيست. بنابراين اگر اختصاص اين صفتيا فعل به خداى متعال، از