18مىآوردم. حضرت به من نگاهى افكند و فرمود: «واى برتو اى صالح! به خدا سوگند! ما بندگان آفريده شدهايم. پروردگارى داريم كه او را مىپرستيم و اگر وى را نپرستيم عذابمان مىكند». 1
روايات ديگرى نيز وجود دارد كه بدانها اشاره خواهد شد كه از مجموع آنها روشن مىشود مقصود از غلو از نگاه اهلبيت(عليهم السلام)، ازحدگذشتن و بالابردن آنان تا مقام خدايى است؛ چنانكه از رواياتى كه [مردم را] از خدا دانستن آنها نهى كرده است، مشخص مىشود. همچنين [رواياتى كه] از بالابردن مقام بندگى آنان، يا عقيده به سپردهشدن كار بندگان به دست آنان، يا قائلشدن به پيامبرى آنها و نظير اين تعبيرات نهى كرده، كه نشانگر فراتردانستن آن جايگاهى است كه براى ايشان ثابت است.
غلو در سخنان علماى برجسته اسلام
غلو در سخنان برخى از دانشمندان شيعه و سنى تعريف شده است؛ براى مثال: «شيخ مفيد» مىگويد: «غلو، همان ازحدگذشتن، و بيرون رفتن از اعتدال، و زيادهروى كردن در حق پيامبران و امامان(عليهم السلام)
است». 2وى در ذيل آيه لاٰ تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ مىگويد:
خداى متعال ازحدگذشتن در مورد حضرت مسيح(عليه السلام) را نهى كرده است و از اعتدال بيرونرفتن، برحذرداشته، و ادعاى مسيحيان درباره عيسى را به دليل گذشتن از حد، غلو دانسته است. 3