19
يقال: شريك و اشراك، كما قالوا: يتيم و ايتام، و نصير و انصار، و الأشراك ايضاً جمع الشرك و هو النصيب... 1
گفته مىشود: شريك و اشراك، همانگونه كه گفتهاند: يتيم و ايتام و نصير و انصار، و اشراك نيز جمع شرك به معناى نصيب است...
ابن منظور نيز مىگويد:
طريق مشترك اي يستوي فيه الناس، و اسم مشترك: تستوي فيه معاني كثيرة. 2
راه مشترك يعنى راهى كه مردم در آن مساوى هستند و اسم مشترك اسمى است كه در آن معانى بسيارى مساوى هستند.
از اين معانى استفاده مىشود كه در تعريف «شرك» تساوى و مساوات و عرضيت نهفته است. لذا اگر كسى چنين عقيدهاى را درباره اولياى الهى نداشته بلكه معتقد به طوليت باشد (همانند نائب و وكيل و وصى) و تمام كارهاى آنان را به اذن خدا بداند قطعاً عنوان شرك بر او منطبق نيست؛ چرا كه معتقد به مالكيت آنها نمىباشد.
مفهوم اصطلاحى «شرك»
«شرك» در اصطلاح قرآنى در مقابل حنفيت به كار رفته است. حنفيت به معناى ميل به استقامت است كه در توحيد تجلى مىيابد. لذا شرك در راه استقامت واعتدال نيست، بلكه برخلاف فطرت سليم انسانيّت است.