94اكنون به بررسى تفصيل اين دو نظريه مىپردازيم.
1. نظريه اول
اين نظريه از ساختههاى مستشرقان است كه مىگويند: مذهب شيعه، ريشۀ ايرانى دارد؛ زيرا عرب به آزادى گرايش داشت، درحالىكه ايرانىها به پادشاهى و وراثت گرايش داشتند و معناى انتخاب را نمىدانستند. پس از رحلت پيامبر(ص)، چون ايشان از خود پسرى باقى نگذاشت، ايرانىها گفتند كه على از همه به خلافت وى سزاوارتر است. حاصل اين نظريه آن است كه انسجام فكرى ميان ايرانيان و شيعه كه به معناى موروثى بودن خلافت است، دليل بر اين است كه تشيع، مولود ايرانيان است.
اين تصور به دليل وجود خطاهاى بديهى و فراوان، مردود است كه از جمله آنها مىتوان به موارد زير اشاره كرد:
دليل اول
پيدايش تشيع، چنان كه دانستيم، به روزگار پيامبر اكرم(ص) باز مىگردد و ايشان بود كه پيروان على(ع) را شيعه ناميد. آنان در روزگار پيامبر(ص) و پس از آن موجود بودند. درحالىكه هنوز هيچ يك از ايرانيان، به جز سلمان، اسلام نياورده بودند.
آرى، پيشگامان تشيع در روزگار رسول خدا(ص) و پس از آن، همه عرب بودند و هيچ ايرانى جز سلمان محمدى ميان آنان ديده نمىشد. بنابراين منشأ نخستين شيعه، خود اعراب بودند.