123
2. تشيع سياسى
مقصود وى از تشيع سياسى اين است كه على به خلافت سزاوارتر بود؛ نه به خاطر نص، بلكه به خاطر مناقب و فضايلش. او مىگويد: نشانههاى تشيع سياسى بدون ملتزم شدن به امامت آن حضرت (مقصودش نص است)، در روز سقيفۀ بنىساعده آشكار شد و آن، هنگامى بود كه شمارى از مسلمانان، مانند زبير و عباس و ديگران، خلافت را حق على دانستند. تشيع سياسى، پس از كشته شدن عثمان و بيعت كردن با على به عنوان خليفه، به اوج خود رسيد.
3. ظهور شيعه همچون يك فرقه
اين امر پس از فاجعۀ كربلا در سال 61 ه .قصورت گرفت و قبل از آن، مردم، تشيع را به عنوان يك فرقۀ دينى نمىشناختند. وى سپس به سخن «شمس الدين مقدسى» استشهاد مىكند كه مىگويد:
اصل مذاهب اسلامى از چهار منشأ سرچشمه مىگيرد: شيعه، خوارج، مرجئه و معتزله؛ آنها اصل اختلافشان بر سر قتل عثمان بود و پس از آن بود كه فرقه فرقه شدند. 1
او در تأييد نظريهاش، سخن ولهاوزن (مستشرق) را آورده كه مىگويد:
شيعه نخست در عراق پا گرفت. آنان در اصل يك فرقۀ دينى نبودند، بلكه تعبيرى از نظريهاى سياسى در همۀ اين اقليم بودند.