10نويسندهاش زدند. 1
نويسنده كتاب در آغاز كلام مىگويد:
توهين در استدلال و بحث مناسب نيست و كسى را به هدف نزديك نمىكند؛ چرا كه در مسائل اختلافى، يا سخن و استدلال مورد پذيرش و قبول است و خواننده آن را مىپذيرد، يا قانعكننده نبوده كه در آن صورت، تحميل آن به خواننده شايسته نيست.
اما ايشان بر خلاف ادعاى مذكور، كتاب را در فضايى بسيار توهينآميز نوشته است. استناد بعضى تعابير به شيعيان، نظير حشرات 2، پيروان باطل 3، شيطانسرايان بىشرم و حيا 4، افراد جاهل 5 و نادان 6 و... براى رد عقايد آنان، راه به جايى ندارد و به يقين جوينده حق، به دنبال استدلال قوى است، نه ناسزا؛ چنين شيوهاى تنها بىمنطقى نويسنده را مىرساند؛ زيرا اگر براى اثبات مدعاى خود، استدلالى مىداشت، به ناسزاگويى رو نمىآورد. روشن است كه خوانندگان چنين كتابى، پوچى مطالب نويسنده را بهخوبى درك مىكنند و بهجاى تأثيرپذيرى از آن، به اهميت مسئله ولايت و امامت حضرت على(عليه السلام)، و ضرورت آشنايى بيشتر با واقعه غدير پى مىبرند.