74زمانى كه از صمدالغربى به سوى قهوهخانه الدف عبور مىكردم، در دو سمت جاده به ويژه در طرف چپ آن، كشتزارهاى ديمى هندوانه پراكنده شده بود. سيلهايى كه از طريق مسيلهاى بزرگ، از حره عويجاء يا حره نقرى مىآيد، به آنجا سرازير مىشود، در سمت چپ قرار دارد؛ مانند بستر رودخانه امالسَلَم و حَشَّاشَه و جرز، اين سرزمين خشك و بىآب و علف را حدود چهار ماه خرم و سرسبز مىسازد و بعد هنگامى كه گرماى سوزان از راه مىرسد، اين روييدنىها خشك شده و اين سرزمين دوباره سفيدى خود را نشان مىدهد.
احساس گرسنگى كردم؛ چون هنوز صبحانه نخوردهام و مخزن بنزين ماشين هم بيست ليتر بيشتر سوخت ندارد. در برابر قهوهخانه توقف كردم و به داخل آن رفتم. افراد اندكى به اينجا رفت و آمد مىكنند؛ چون در اين موقع روز سر كارشان هستند. مردى سياهپوست در آنجا كار مىكرد كه البته بسيار كثيف بود. (اما در مورد آنها اين ضربالمثل را مىآورند: ادنات ماجزّى البعير المسافر). اين ايستگاه در 96 كيلومترى مكه قرار دارد و الدف منزل سوم از مكه و منزل هشتم از مدينه، طبق نظام قافلهاى در گذشته مىباشد. 1 الدَّفَ پيوسته همراه با جمدان گسترش