217طرف شمال كشيده شده و از غرب، كوهى كه ارتفاع چندانى ندارد، مشرف بر آن است كه از شمال به جنوب كشيده شده و شهر به انتهاى شرقى آن پيوسته است. دو چاه بزرگ با دهانه دايرهاى شكل پرآب در آنجا بود، در سمت جنوب اين دو چاه بقاياى بازارى است كه به مسافت حدود يك كيلومتر در دو طرف وادى گسترده شده بود، در انتهاى اين بازار اثارى از كاخى گچى به چشم مىخورد. جادهاى كه به صخيرات اليمام مىرود، هنوز سالم و واضح به چشم مىخورد. در جنوب غربى آنجايى است كه الشهداء ناميده مىشود و مقبرهاى است در وادى رغيبه كه احتمالاً مربوط به سويقه، در شش كيلومترى اينجا مىباشد.
صخيرات اليمام 1
از اينكه توانستم سياله را پيدا كنم، شادى همه وجودم را فرا گرفته بود. بسيارى از ناراحتىها و خستگىهاى سفر را فراموش كردم و اين شادى به من نيرو داد تا به يافتن صخيرات اليمام اميدوار باشم. از سياله خارج شدم و در جاده وادى رغيبه، به سمت جنوب سرازير شدم. بعد از مسافت اندكى وارد جاده آسفالت شدم و از آن مسير به سوى مدينه حركت كردم و از بلندى عار بالا رفتم. به قهوهخانهاى رسيدم و در آن چاى نوشيدم. ساعت 11 و نيم صبح روى جاده آسفالت، چند متر به سمت شرق حركت كردم و بعد وارد يك جاده خاكى فرعى به طرف شمال شدم. درحالىكه شهر فريش را در سمت راست خود داشتم، بعد از يك كيلومتر در وادى سياله سرازير شدم. بعد از طى سه كيلومتر از بلندى عار به دامنه كوهى به نام التُّيَيْس (مصغّر التيس) رسيدم. كوهى است خاكسترى رنگ، داراى دو قله، يكى بلندتر از ديگرى و در غرب فريش قرار داشت و بين آن دو، كوه فند بر فريش مشرف است. از آنجا كوه عبود در شمال شرقى را مىديدم و ماشينهايى كه در وادى فريش در جاده اصلى رفت و آمد مىكردند. بعد از طى