201
الحمراء
شهرى آباد داراى كشتزارهاى فراوان كه جمعيت زيادى در آن به سر مىبرد. تا سال 1370ه.ق چشمهاى در آن جارى بوده كه بعد از خشكيدن، اهالى آن متفرق شده و شهر دچار ويرانى شده و تنها كشتزارهايى در نزديك چاههاى داراى آب باقى مانده است. اما با اين وجود، اهالى دوباره به آنجا بازنگشتهاند و هرگز به آن وضعى كه در سابق داشته، باز نخواهد گشت. اهالى آنجا در مكه سكونت گزيدهاند و صاحب منازل وسيع شده و به تجارت پرسودى مشغول هستند. ساكنان آن از قبيله الحوازم بودهاند و منزلگاه نهم در مكه براى كسانى بوده كه از راه مستوره و غيقه مىآمدهاند و از واسطه، در شمال شرقى آن 26 كيلومتر و از مدينه 121 كيلومتر فاصله دارد.
وصف سرزمين الحمراء
در شمال، كوه المطاوسيه است؛ كوهى سياه رنگ كه قله آنى در جانب غربى آن مىباشد. به دنبال آن از سمت شرق حَمّة 1 الهاشمى و در پايين آن الهويشمى قرار دارد؛ چشمهاى خشك شده كه از جنوب به المطاوسيه پيوسته است. در سمت جنوب، دو تپه بلند العقده و امحرابش را مىبينى و مسير جاده درحالىكه قوسى را طى مىكند، از جنوب آنها مىپيچيد. راه سيل بين اين دو فاصله انداخته است. اما در غرب، كوه الحمراء مستطيل شكل و خرابههايى بر فراز آن ديده مىشود كه محل سكونت اهالى الحمراء بوده است. از يك بلندى الحمراء در سمت غرب مىتوانى الصفيراء را كه در آن مقبرهاى معروف هم وجود دارد، ببينى. مىگويند قبر ابوعبيده، يعنى همان ابوعبيدة 2 بن جراح است. اين چيزى جز گمان عوام مردم نيست كه همواره در پى تطابق بىجهت اسامى هستند.