195 68كيلومترى مدينه، از عرق الظبيه عبور كرديم. يك بلندى سفيد رنگ در سمت راست جاده كه تا مسير سيل كشيده شده و امروز طرف ظبيه 1 ناميده مىشود، قرار دارد و در سمت چپ كوه ورقان با قلههايى كه وادىهاى زيادى از آن در وادى السداره گسترده مىشود واقع شده است كه از جمله آنها: سفا 2 در شرق عرق الظبيه كه از آنجا ديده مىشود و وَهّبْت كه به فاصله كمى از عرق گسترده شده است.
الرَّوحاء
در 74 كيلومترى مدينه، به شهر الروحاء رسيدم. ابتدا چند قهوهخانه و منزل مسكونى به چشم مىخورد. از آنجا شنوكه كه تپه بزرگى است و از شمال از الفقاره به آن متصل است، گسترده مىشود و از سمت شمال به طرف چاه الروحاء 3 امتداد مىيابد.
الروحاء يكى از منزلگاههاى قديمى در مسير جاده انبيا بوده كه پيامبر خاتم(ص) در آن توقف نموده و چاهى كه سَجسَج نام داشته در آنجاست كه همواره پر آب بوده است و امروزه به آن چاه الراحة مىگويند كه همان نام الروحاء نزد ايشان است. مسجدى در آنجا هست و محل منزلگاه آن، در دهانه شنوكه است و مسير جاده به طرف دامنه كوه الجَرْف منحرف شده و قهوهخانهها به نزديك جاده منتقل شدهاند. اينجا مرحله دوم از منزلگاههاى كاروانرو برحسب نظام قافلهاى قديم است و مرحله اول السياله بوده و بعد فريش به موازات آن قرار گرفته و بعد منزلگاه به المسيجيد منتقل شده و الروحاء از بين رفته است، تا اينكه جاده ماشينرو از كنار آن عبور كرده و برخى از حاجيان مغربى به زيارت ديار الروحاء آمدهاند و به دنبال آن اندكى رنگ آبادانى يافته است.