16اوليا، جمع ولى و اختصاصاً به معناى دوستان خداوند است؛ مردمان مقدس و پارسايى كه مقرب درگاه الهىاند؛ مولانا مىفرمايد:
اوليا اطفال حقند اى پسر
در حضور و غيب، ايشان باخبر 1
بنابراين، اوليا شدن به معناى مرشد و راهبر الهى شدن است. وجه مشترك همه اين معانى، حب قلبى، پيروى ظاهرى و باطنى و قرب معنوى است. پس همه واژههاى نام برده از يك خانواده هستند؛ چه به معناى امارت، حكومت و سلطنت باشد، چه به معناى برعهده گرفتن مسئوليت و امر فرد يا افرادى ديگر؛ زيرا ولى، سلطنت و حكومت باطنى بر افراد دارد؛ بهگونهاى كه بر تمام پديدههاى عالم، بهويژه محبان خويش، سيطره وجودى و تصرف معنوى دارد. درست مانند پادشاهى كه بر همه محدوده مملكت و افراد زير مجموعه خويش، تسلط و حاكميت دارد؛ يك ولايت تام و مطلق.
واژه ولى، هم درباره انسان مؤمن بهكار مىرود و هم درباره خداى متعال؛ بهگونهاى كه به مؤمن «ولى خدا» گفته مىشود و به خدا «ولىالمؤمنين». اما واژه «مولى» در قرآن فقط بر خداى سبحان اطلاق شده است. 2
2. ولايت عرفانى و ولايت سياسى
وجه تمايز ميان ولايت عرفانى و ولايت سياسى، اين است كه در عرفان، حكومت و سلطنت ولى، فقط جنبه باطنى و تصرف معنوى دارد،