12و با پيروان چهار مذهب فقهى اهل تسنن و پيروان اشاعره، معتزله، خوارج و غيرآنان به بحث و مناظره پرداخت و به دليل مهارت، چيرهدستى و برخوردارى از برهان قوى، توانست بىمايه بودن افكار مخالفانش را آشكار كند.
اين گفتوگوها در كتابهاى مختلفى مانند «الفصول المختاره » شيخ مفيد(قدس سره)، «احتجاج» طبرسى(قدس سره) و برخى مجلدات «بحارالانوار» مرحوم مجلسى(قدس سره) و... جمعآورى شده است.
در اين ميان، برخى از دشمنان اماميه كه در مقام اقامه برهان مغلوب شده بودند، به تهمت زدن و ياوهگويى پناه آوردند تا بتوانند شيعيان را از ميدان بيرون كنند. آنان، چهره ناخوشايندى از باورهاى شيعه و آراى فقهىشان ترسيم كردند و ناجوانمردانه، امور ناروايى را به شيعه نسبت دادند.
در واقع، هنگامى كه اشخاص پست، در بحث و استدلال ناتوان مىشوند و سخن باطلشان برملا مىشود، به اينگونه روشهاى ناپسند پناه مىبرند تا خود را پيروز ميدان معرفى كنند.
در بين مسلمانان، تنها شيعه اماميه بود كه خلافت بنىاميه و بنىعباس را مشروع نمىدانست و آنان را طاغوت معرفى مىكرد. ازاينرو دشمنان براى رويارويى با شيعيان، در زمينههاى فرهنگى، سياسى، اعتقادى و... انگيزهاى قوى داشتند و تنها هدفشان، نابودى شيعه و از بين بردن انديشههاى آنان بود.
با اينكه در طول تاريخ، علماى بزرگ اماميه به اين تهمتها پاسخهاى دندانشكنى داده و پوچى گفتارشان را آشكار كردهاند، باز هم پيوسته و بدون فكر، آثار گذشتگان خود را براى مقابله با شيعيان، رونويسى و منتشر مىكنند.