71از اروپا و آمريكا و آسيا و آفريقا آمده بودند آشنايى پيدا كنم، و غالب آنها از كشورهايى كه از آنجا آمده بودند بر مراكز دعوت اسلامى اشراف داشته يا در آنجا كار مىكردند. امر عجيبى كه به آن رسيدم و جا داشت كه دردهاى پراكنده را در جان هر مسلمان مخلص اسلامى برانگيزد اين بود كه چون از هر كدام از آنها درباره سير دعوت اسلامى در مناطق خود سؤال كردم از همگى يك جواب شنيدم كه هر كدام به تنهايى آن را با كمال تلخى و ناراحتى ابراز مىكرد، و خلاصه آن اينكه تنها مشكل نزد ما همين اختلافات و خصومتهاى خوردكننده است كه جماعت سلفىها آن را گسترش مىدهند.
اين خصومتها از سالهاى قبل در مسجد واشنگتن شدت گرفت، به حدى كه دستگاه حاكم در آمريكا مجبور شد تا در آن دخالت نمايد، و نهايت منجر به بسته شدن درب مسجد تا چند ماه گردد.
اين خصومتها به حدى زياد شد كه در يكى از مساجد پاريس از سه سال پيش تاكنون باعث نزاع و درگيرى شده، به حدى كه پليس فرانسه مجبور شد وارد مسجد شود. و خندهدار و در عين حال گريهآور اينكه يكى از افرادى كه در يك طرف خصومت قرار داشت غيرت احمقانهاش نسبت به دين خدا و حرمت مسجد برانگيخته شد چون مشاهده كرد كه يكى از پليسها با كفش وارد مسجد شده است، و لذا بر او فرياد برآورد كه از مسجد بيرون برو و كفش هايت را درآور. ولى آن پليس با حالت مسخره به او گفت: اى افراد نادان! آيا غير از شما با اين وضعيت كه داريد مرا وارد مسجد كرده است؟! و در يكى از كشورهاى دور چون امتى از