33فعاليتهاى سليمان بر شهرش حريملاء محصور نبود بلكه كوشش فراوان نمود تا اهالى عيينه را قانع به خروج بر ضد اين دعوت و دولت آن كند، و وسيله او در اين كار اين بود كه كتابى را براى آنان فرستاد كه در آن آرائى نهفته بود كه با آراء برادرش محمد در مسايل اعتقادى مخالف بود...
شيخ سليمان خطاب به پيروان برادرش محمد بن عبدالوهاب كه آيات مربوط به كفار را بر مسلمانان منطبق مىكنند، مىگويد:
ولكن ليس هذا بأعجب من استدلالكم بآيات نزلت فى الذين
(إِذٰا قِيلَ لَهُمْ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اللّٰهُ يَسْتَكْبِرُونَ* وَ يَقُولُونَ أَ إِنّٰا لَتٰارِكُوا آلِهَتِنٰا لِشٰاعِرٍ مَجْنُونٍ) 1
والذين يقال لهم:
(إِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللّٰهِ آلِهَةً أُخْرىٰ)، 2
والذين يقولون
:(أَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلٰهاً وٰاحِداً)، 3
ومع هذا يستدلّون بهذه الآيات و تنزلونها على الذين يشهدون ان لا اله الاّ الله و انّ محمّداً رسول الله، و يقولون ما لله من شريك، و يقولون: ما احد يستحق ان يعبد مع الله... 4
ولى اين عجيبتر از استدلال شما به آياتى نيست كه درباره كسانى نازل شده (كه هرگاه به آنان گفته شود: لا اله الاّ الله تكبّر مىورزند و مىگويند: آيا ما ترك كننده خدايانمان به جهت شاعر مجنونى باشيم)، و كسانى كه مىگويند: (آيا شما گواهى مىدهيد كه همانا با خداوند، خدايان ديگرى است). و كسانى كه مىگويند: (آيا