13برابر افكار، اعتقادات و احكام وارداتى بيگانهاى است كه در نهايت، به تحريف و تزوير و تخريب دين مىانجامد. (لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتٰابِ وَ مٰا هُوَ مِنَ الْكِتٰابِ) . 1
ازاينرو، خداوند متعال معيارى قرار داده تا دين او را از اديانى كه ساخته و پرداخته مردم است و برخى به وهم و تزوير آن را به آنچه خداوند نازل فرموده، نسبت مىدهند، بازشناسند. درنتيجه، زندگى اسلامى و ايمانى، پاك و مصفا شود و هوس و نيرنگ فريبكاران، هيچ جنبهاى از آن را تغيير ندهد، معانى و ارزشها و تشريعاتِ دين همچنان هدايتگر و نورانى بماند و نور توحيد از همه جاى آن بدرخشد.
در تاريخ اسلام، بهويژه در سه قرن آغازينِ آن، وجود همين بدعتها سبب شد اختلافهاى بسيارى در ديدگاهها پديد آيد و گروهها و فرقههايى ايجاد گردد. هدف اين گروهها آن بود كه از خطر پذيرش افترائات در دين در امان بمانند. همين امر به رويدادهاى تلخى انجاميد و سبب ريخته شدن خونهاى بسيارى شد. حكومتهاى حاكم در آن زمان نيز در شعلهور ساختن اين درگيرىها نقش عمدهاى داشتند؛ زيرا آنان با اين كار مىخواستند اعمال منحرفانه خود را از نقد منتقدان و اعتراض معترضان در امان بدارند.
آنچه بهحق جاى تأسف دارد، اين است كه اين مسئله، امروز نيز بار ديگر تكرار شود و هر جريانى كه زير چتر يكى ديگر از جريانهاى شناخته شده مسلمانان قرار نگيرد، به بدعت و انحراف در دين متهم شود