43است و با قطع تعلق روح از بدن، دامنه اطلاعاتش گستردهتر مىشود و بسيارى از چيزهايى را كه در اين عالم نمىديده است، اكنون مىبيند. اما در مورد اينكه روح دوباره در عالم برزخ به جسم برگردد و زنده شود، برهان محكمى نداريم. مراد از حيات برزخى نيز همان بقاى روح بعد از مرگ و گسترده شدن شناخت او بعد از رفع حجاب بدن است كه بر چنين حياتى، احيا صدق نمىكند.
ثانياً، اگر مراد از حيات برزخيه در كلام علامه طباطبايى، همان بقاى روح در عالم برزخ باشد، مىگوييم: آنچه از ظاهر لفظ «اماته» و «احيا» با توجه به غالب موارد استعمال آن دو استفاده مىشود اين است كه اماته به معناى جدا كردن روح از بدن، و احيا به معناى دميدن روح در جسم است. اما نسبت دادن اماته و احيا به خود روح با قطع نظر از بدن، خلاف ظاهر است و نياز به قرينه دارد؛ مانند قول خداوند متعال كه مىفرمايد:
(يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلّٰهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذٰا دَعٰاكُمْ لِمٰا يُحْيِيكُمْ ) (انفال: 24)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، دعوت خدا و پيامبر را اجابت كنيد هنگامى كه شما را به سوى چيزى مىخواند كه شما را حيات مىبخشد.
خطاب آيه به مؤمنانى است كه زندهاند و دعوت به برنامه حياتبخش در آيه، قرينه است بر اينكه مراد از احيا