95به اهل چاهى كه قليب نام داشت و در آن جماعتى از كشتههاى كافران جنگ بدر افتاده بودند خطاب كرده و فرمود: (آيا آنچه را كه خدا و رسولش وعده داده بود حق يافتيد؟! من كه آنچه را خدا وعده داده بود حق يافتم).
پيامبر (ص) با كافرانِ در چاهِ بدر افتاده صحبت كرد. عمر گفت: اى رسول خدا! چگونه با جسدهايى صحبت مىكنى كه روح در آنها نيست؟! حضرت فرمود: شما شنواتر از آنها در آنچه من مىگويم نيستيد، جز آنكه آنان قدرت پاسخ دادن مرا ندارند. بخارى و مسلم اين روايت را نقل كردهاند.
و توسل، عبادت كسى كه به او توسل براى رسيدن به خدا شده، نمىباشد؛ زيرا كه رسول خدا (ص) شخص كورى را چنين تعليم داد كه بگويد: بارخدايا! همانا من به واسطه پيامبرت محمّد، پيامبر رحمت به سوى تو رو مىكنم. اى محمّد! همانا در حاجتم از خدا به تو رو مىنمايم...
اين حديث، صحيح و مشهور بين اهل علم است كه ترمذى و بيهقى در (دلائل النبوة) و حاكم آن را نقل كرده و مطابق شرط بخارى و مسلم تصحيح نموده و ذهبى و ديگران نيز با سندهاى صحيح آن را اثبات كردهاند. همانگونه كه استغاثه به مخلوق نيز عبادت او به حساب نمىآيد...
فقهىبودن مسأله توسل
علماى اهل سنت معتقد به فقهى بودن مسأله توسّلند و آن را جزء مسائل اعتقادى نمىدانند.